ممکن است شخصیتی معتمد و قابل اتکاء که محافظهکار هم هست، کمی خستهکننده به نظر برسد؛ ولی بدون شک، اینها ویژگیهای ارزشمندی برای یک مشاور مالی، مشاور حقوقی و یا برند اتومبیلی چون ولوو (Volvo) هستند!
مفهوم ارتباط میان برند و انسان و قیاس آن با ارتباط میان دو انسان، دیدگاهی متفاوت راجع به چگونگی کارکرد شخصیت برند مطرح میکند. برای نمونه رابطههای زیر را در نظر بگیرید:
– یک همراه سرزنده برای آخر هفته: شاید پپسی بهتر از کوکا باشد؛ چون شخصیتی بامزه، با انرژی و اجتماعی دارد.
– یک مادر سنتی: شخصیتی بیادعا، صادق، اصیل، قابل اتکاء و همیشه در دسترس، شخصیتی مناسب برای برندی مثل سوپ کمپل (Campbell’s Soup) یا پپتو بیسمول (Pepto Bismol) است.
– فردی دوستداشتنی و عضو یک خانواده محترم: شخصیتی گرم، حساس، خانوادهدوست و سنتی، برندهایی چون هالمارک (Hallmark) ، کوداک (Kodak) و حتی کوکا را به یاد میآورد.
– کسی که به عنوان یک معلم، وزیر یا رهبر کسب و کار به وی احترام میگذارید: شخصیتی فاضل، بااستعداد و شایسته مانند آی.بی.ام یا وال استریت ژورنال.
– رئیسی اهل مانور قدرت یا یک خویشاوند پولدار: شخصیتی باوقار، ثروتمند و بیاعتنا که میتواند در برندهایی چون ب.ام.و، مرسدس یا لکسوس انعکاس یابد.
– همراهی برای ماجراجویی: یک شخصیت ورزشکار، تنومند و اهل تفریح مانند نایک یا ولز فارگو (Wells Fargo) .
رابطه برند را میتوان ارتباطی دوطرفه دانست؛ برای مثال بخشی از بازار کسب و کار که برند مربوط به یک کارت اعتباری را شخصیتی والا، تحصیلکرده، جهانگرد و مطمئن شناختهاند، معتقدند که این کارت چنین پاسخی به ایشان می دهد:
– «کار من، کمک کردن به تو برای پذیرفتهشدنت است!»
بخش دیگری از بازار که همان کارت اعتباری را برندی در سطح بالا ولی مغرور، بیاعتنا و دوریگزین میپندارند، معتقدند که این کارت مانند یک انسان چنین پاسخی می دهد:
– «من خیلی معروفم؛ اما هر کاری خودم بخواهم میکنم!»
یا اینکه
– «تو را با خودم به مهمونی شام نمیبرم!»
ملاحظه میشود که مشتریان درکی نزدیک به هم از برند دارند؛ ولی رفتار برند در برابر هر مشتری، متمایز از دیگری است. این رابطه دوطرفه، کمک میکند تا این نگرش به وجود آید.